خاطرات روزانه من و محمد جونم

ساخت وبلاگ
دیروز بابا گفت که سرد شدن هوا بهونه بوده.مجبور شده پس انداز مسافرت رو برای بیمه ماشین خرج کنه.

خیلی غصه م گرفت.خیلی به یه سفر نیاز داشتم.زدم از خونه بیرون یکساعت راه رفتم وبا خدا حرف زدم.فقط التماس کردم که به پای ناشکری نزاره.

بعدم چهارشنبه نوزده اردیبهشت رو با هم دیدیم.آخر شب بابا گفت که ببین بدبخت تر از ما هم وجود داره.منم گفتم خوشبخت تر از ما هم وجود داره...

خاطرات روزانه من و محمد جونم...
ما را در سایت خاطرات روزانه من و محمد جونم دنبال می کنید

برچسب : gif,name,meaning,m,and justice for all,definition,like clockwork,l,meme,es6, نویسنده : 1mahta645 بازدید : 19 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:38

صبح ساعت هشت بیدار شدم دیدم بابا حموم رفته لباسا رو هم شسته و پهن کرده تلفن جدیدی که دیروز خریدیم رو هم از ترس شما توی کیسه پلاستیک پشت پرده آویزون کرده البته صبح که گوشیش رو دیدی گفتم این اسباب بازی نیست و گذاشتمش توی طاقچه.دیگه هم سراغشو نگرفتی(هنر قاطعیت) قراره انشاالله اولین مسافرت سه نفره به شمال رو هفته آینده تجربه کنیم.هوا تا دیروز خوب بود ولی الان آسمون ابریه و باد شدیدی میاد که شاید باعث کنسل شدن سفرمون بشه.گررریههه نی نی سایت هم چند روزه ارور میده ‌و کلی معتاد با استخون درد شدید رو پشت درش معطل نگه داشته. خاطرات روزانه من و محمد جونم...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات روزانه من و محمد جونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahta645 بازدید : 24 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 4:56

امروز نی نی سایت درست شد.منم فقط در همون حد آنلاین شدم که هوای بابلسرو بپرسم.بعدشم دپرس شدم اومدم بیرون.

اینجا هم هوا شبیه روزای زمستونیه.دلم یه بخاری میخواد با یه پتو کز کنم تنگش

خاطرات روزانه من و محمد جونم...
ما را در سایت خاطرات روزانه من و محمد جونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahta645 بازدید : 22 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 4:56